هوالعادل
چهل و نه سال پیش در همین حوالی ها در روستایی کوچک، چشم به جهان گشود. روستایی کوچک مانند همه ی روستاهای آن دوران با ناچیزترین امکانات ممکن. در خانواده ای مذهبی، پدر مادری ساده و بی آلایش که پدر از راه حلال کشاورزی روزگار خانواده را می گذراند، پدر و مادری با چند فرزند قد و نیم قد.
از همان سال های کودکی، هم پای پدر کار می کرد و این به همان دوران محدود نماند. همت و اراده ی بسیاری لازم بود که در روستایی بدون امکانات ساده ای چون آب لوله کشی و برق حتی، زیر نور فانوس درس بخوانی و توان این را داشته باشی تا در آن دوران دانشجوی دانشگاه سراسری آن هم در تهران شوی ! ولی او این اتفاق را رقم زد. باز هم اراده و سخت کوشی لازم بود تا بعدها حتی در دوران دانشجویی برای گذران زندگی و هزینه های تحصیل کار کنی و همزمان درس بخوانی.
اجازه بدهید فاکتور بگیرم از خیلی ماجراها که روی ادامه مطلب کلیک کنید
حرفی که از دل برآید لاجرم بر دل نشیند...
حضور دکتر ابراهیم زاده در کنار رقیب انتخاباتی اش در یوم الله 22 بهمن
بیانیه دکتر محمد ابراهیم زاده چناری پیرامون احراز صلاحیت خویش
رزومه دکتر محمد ابراهیم زاده چناری-کاندیدای یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی